من از قصه زندگی ام نمی ترسم
من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
ای بهار زندگی ام
اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست
اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد
برگرد
باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.
بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم
بدان که قلب من هم شکسته
بدان که روحم از همه دردها خسته شده.
این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد
بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام
حــافــظ وصـــال میطلبد از ره دعــــــا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
هم اینک تنها یاد تو ذهن آشفته ام را می بلعد ...! در هم شکستن است از این گونه که با من است و در من حکایتی نیست که مصیبتی است نا گفتنی . از آن دست که حتی برای تو ای همزاد دورنم ... ای سنگ صبور تنهایی، ... ای رفیق در بدری ...! نه پذیرفتنی است ، نه باور کردنی ...!
اما چه کنم ...؟؟! که تا در یادم می گنجد زخم شب گریه ها بود و درد بی مرهمی ...! دردا که حالیا خود زخم گشته ام و از زخم چه بگویم که سراسر هستی نبوده ام را به خود آغشته ساخته است ...! در اتاق سردم نشسته ام. چشم اندازم قاب پنجره ای است گشوده شده رو به آسمانی که از ابرهای خاکستری اندیشه انباشته شده و بر سر کوه سیاهی تاج زده اند ... باد سرد خاطره ها می وزد و تمامی اندیشه و یادهای گذشته را هم می بلعد
چی بگم!
سلام، من جلو این متنای احساسی لنگ می اندازم......
ممنونم که به من سر زدین. آره قالبم جدیده و دوستم واسه ام طراحی کرده. امروز به خواهش من آهنگی هم بهش اضافه کرده.
بازم بیاین خونه خودتونه .
سلام.خوبی؟من الان شهر شما هستم.میام از دور میبینمت...بای
بهار را دوست دارم چون بهار فصل نویی و زیباییست . فصل شروع است .
سلام
جالب بود.
پیروز باشی
سلام
امیدوارم خوب باشی
مرسی که بهم سر زدی
درضمن خیلی قشنگ نوشتی
بای بای
. . . و کم نبودن امیدایی که ناامید شدن...
سلام
خوبید؟
طبق معمول زیبا بود...
لذت بردم..
ببخش که مدتی کوتاهی کردم و نیومدم پیشتون..
از این به بعد جبران میکنم...
منتظر مطال زیبا و تاثیرگذارتون هستم..
شاد و پیروز...در پناه حق باشید...
نیستی کم پیدا؟
سلام
" صاحبدلان "
این سایت مجموعه گرد آوری اشعار عارفانه و عاشقانه شعرای قدیم وجدید است
واین بار با " اصالت بهتر است یا تربیت " و " رباعیات خیام " وشعر ژولیده ی نیشابوری
" دلت را خانه ما کن مصفا کردنش با من "
منتظر حضور سبز تان هستم
خدا یارتان